سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
******
** با «ظریف» نیازی به کارآموزی دیگران نیست
روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «با ظریف نیازی به کارآموزی دیگران نیست» به قلم «علی محمد نمازی» فعال سیاسی اصلاح طلب نوشت:«در شرایط فعلی و با توجه به سوابق همین چهل سال گذشته مراحلی را در رابطه با سیاست خارجی کشور پشت سر گذاشتهایم و فراز و فرودهای بسیار داشتهایم، مخصوصا بعد از توافق برجام و متعاقب آن خروج آمریکا از آن. در این مدت همه بر ضرورت لغو تحریمها تاکید کردهاند و میکنند. از طرفی لغو تحریمها در گرو یک سیاست خارجی فعال و اعتمادساز با جهان خارج و مخصوصا ۱+۵ و به ویژه آمریکا است. در نتیجه فردی باید برای مسئولیت وزارت خارجه انتخاب شود که بداند در شرایط فعلی چه کند و بتواند برای هرچه سریعتر برداشته شدن تحریمها قدم بردارد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«مناسبتر از آقای دکترظریف برای این مسئولیت در شرایط فعلی وجود ندارد. وی از سالهای گذشته در سازمان ملل کار کرده است. در جریان کارهای وزارت خارجه، حتی جزئیات کارهای آن، نحوه تعامل با کشورهای دیگر و نحوه تنظیم مناسبات بوده است. با توجه به ویژگیهای فردی وی از جمله تسلط به زبان انگلیسی، شیوایی کلام، داشتن برخورد مناسب، کاریزما و توانایی ارتباط با مخاطب که مقامات دیگر کشورها هستند، وی بهترین گزینه ممکن است. وی دیگر ویژگیهای مورد نیاز برای کار را نیز داراست. در نتیجه شعار آقای رئیسی در ادامه رویکرد شایسته سالاری و فراجناحی، ظریف میتواند وزیر امور خارجه باشد».
در ادامه این یادداشت تاکید شده است:«ظریف میانهرو است و حتی اصلاحطلب هم نیست پس از این جهت هم مانعی برای آقای رئیسی نباید وجود داشته باشد. بالاتر از همه بنابر آنچه تجربه ثابت کرده است ظریف توانایی انجام این کار را به خوبی دارد. بنابراین اگر آقای رئیسی میخواهند فردی توانمند، متخصص، مسلط و از هر لحاظ آشنا به دیپلماسی و تعاملات داشته باشد آقای ظریف انتخابی است که با وجود ایشان دیگر نیازی به کارآموزی دیگر افراد نیست و امکان ادامه وزارت ایشان وجود دارد».
اصلاح طلبان در روزهای اخیر بر کابینه رئیسی تمرکز کرده و بارها مدعی شده اند که اصولگرایان در پی سهم خواهی از کابینه بوده و این سهم خواهی بسیار وسیع و پرتنش است!
این ادعا در حالی است که اتفاقا این طیف اصلاح طلب است که یدطولایی در دروکردن کابینه و قبضه دولت دارد. این جریان سیاسی در ۸ سال اخیر دولت روحانی را دربست در اختیار گرفت و با «دولتِ اصلاح طلبان» به وضع موجود رسیدیم.
و اما حالا اصلاح طلبان سهم خواهی ویژه از دولت رئیسی را نیز کلید زده اند. در هفته های اخیر جریان اصلاحات چندین بار ظریف را به عنوان بهترین گزینه وزارت خارجه پیشنهاد داده است.
این فضاسازی در حالی است که متاسفانه آقای ظریف یکی از ضعیف ترین وزرای دولت روحانی و البته یکی از ضعیف ترین وزرای امور خارجه در ۴۰ سال اخیر بوده است.
خسارت محض برجام، بتن ریزی در قلب راکتور هسته ای، متن بسیار ضعیف توافق هسته ای، اقدام بی سابقه در بازداشت و اخراج دیپلمات های ایرانی، دیپلماسی فشل اقتصادی، کارنامه بسیار ضعیف در فاجعه منا، دیپلماسی ضعیف در منطقه و...تنها بخش کوچکی از کارنامه غیرقابل دفاع ظریف در وزارت خارجه است.
اصلاح طلبان به دلیل آلودگی شدید به رفتار قبیله ای، امثال زنگنه و ظریف و نعمت زاده را ژنرال نامیده و نخبگان و مدیران کارآمد را مشتی کارآموز قلمداد کرده که نباید به آنان اعتماد کرد.
واقعیت این است که اکثریت قریب به اتفاق جریان اصلاح طلب به چرخش مدیران و شایسته سالاری و به کارگیری مدیران جوان و نخبه اصلا هیچ اعتقادی ندارد.
لازم به ذکر است که رسانه های اصلاح طلب حدود ۴۸ ساعت مانده به انتخابات با تبلیغات گسترده اعلام کردند که «عبدالناصر همتی» در کابینه احتمالی خود، ظریف را به عنوان معاون رئیس جمهور یا وزیر خارجه به کار خواهد گرفت. اما علیرغم این تبلیغات وسیع و فراخوان های گسترده لیدرهای اصلاحات، همتی تنها حدود دو میلیون و چهارصد هزار رای کسب کرد.
** با دولت رئیسی به سرعت به «بن بست» می رسیم
روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «یک دستی، خوب یا بد؟» به قلم «عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاح طلب نوشت:«یکی از عللی که بسیاری از افراد غیراصولگرا به آقای رییسی رای دادند، انگیزه یکدست کردن قدرت بود. بنده نیز در یکی، دو مورد از این اتفاق استقبال کردم...چرا از یکدستی احتمالی با آمدن آقای رییسی استقبال میکنم؟ چون در عمل ما نهتنها دو دولت داشتیم، بلکه نهادهای مکمل دولت نیز در تقابل با آن بودند. وضعیت مجلس، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت، دستگاه قضایی، دستگاههای اطلاعاتی و نظامی، حتی نیروهای غیررسمی همه و همه در تقابل با دولت بودند».
عبدی در ادامه نوشت:«حتی درون دولت نیز سازهای ناساز کوک میشد و این تعارضات کل ماجرای قدرت اجرایی کشور را در سیاست خارجی، سیاست داخلی و اقتصادی دچار فلج کرده بود، از این رو یکدست شدن این مجموعه میتواند موجب کاهش زیانها و نیز افزایش مسوولیتپذیری شود».
این روزنامه اصلاح طلب تصریح کرد:«آیا این هدف محقق میشود؟ به نظر من در کوتاهمدت بله، ولی در میانمدت، دوباره تنش و اختلاف، آنان را رودرروی یکدیگر قرار میدهد، چرا؟ برای اینکه رویکرد جناح غالب، رویکرد واقعگرایانه و به رسمیت شناختن تفاوتها نیست. در نتیجه به سرعت با بنبست مواجه خواهند شد، ولی چارهای هم جز همراه شدن با این فرآیند نیست، چون هیچ راه دیگری برای نشان دادن خطای آنان وجود ندارد».
برخلاف ادعای عباس عبدی، یکی از عللی که بسیاری از افراد غیراصولگرا به آقای رییسی رای دادند، کارنامه بسیار ضعیف «دولتِ اصلاح طلبان» در هشت سال اخیر بود. ناکارآمدی دولتِ اصلاح طلبان در ۸ سال اخیر مردم را با مشکلات عدیده مواجه کرد.
در دولتِ اصلاح طلبان قیمت مسکن و خودرو و دلار و سکه و مرغ و تخم مرغ و لبنیات و اجاره بهای مسکن و لوازم خانگی و... سر به فلک کشید. در دولتِ اصلاح طلبان قرار بود آنچنان رونقی ایجاد شود که دیگر هیچکس به پول یارانه نیازی نداشته باشد اما تنها در یک نمونه در این دولت از دلار ۳ هزارتومانی رسیدیم به دلار ۲۴ هزارتومانی...
عباس عبدی مدعی شده است که یکی از انگیزه های رای دادن به رئیسی، یک دست شدن قدرت بوده است؛ چرا که در این صورت دیگر دولت پنهان علیه قوه مجریه سنگ اندازی نکرده و امور به خوبی پیش می رود. این ادعای مضحک در حالی است که قوه مجریه از امکانات و اختیارات گسترده ای برخوردار است و علت ناکامی دولت روحانی، نه تنها هیچ ارتباطی با دولت پنهان ندارد بلکه علت اصلی به مدیریت خسته و ضعیف برمی گردد.
اصلاح طلبان به خوبی از امکانات و اختیارات قوه مجریه باخبر هستند. برای همین فعالین اصلاح طلب در انتخابات اخیر ریاست جمهوری همانند دیگر انتخابات های ریاست جمهوری برای رسیدن به پاستور سر و دست شکستند و خود را به آب و آتش زدند.
رسانه های اصلاح طلب از هم اکنون و در شرایطی که هنوز دولت سیزدهم در پاستور مستقر نشده است، از عقبگرد و بن بست در اینده نزدیک خبر می دهند. این طیف بجای ارائه طرح و برنامه برای رفع مشکلات مردم، فقط آیه یأس می خواند. افراطیون اصلاح طلب به دهن کجی به مردم عادت دارند. یک روز با دروغ تقلب و روز دیگر با مایوس کردن مردم.
** همه «پوپولیست» هستند به غیر از اصلاح طلبان
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «رزومه به دستان در صف» نوشت:«اگرچه اصولگرایان در نقد سهمخواهی و مذمت حضور ستادیها و مجلسیها در کابینه رئیسی میگویند اما گویا پشت پرده خبرهای دیگری است. ابراهیم رئیسی چند روز پیش سامانهای راهاندازی کرد و از مردم خواست چهرههایی را که شایسته میدانند، برای بهکارگیری در این سامانه معرفی کنند. اما همین روش به اشکال مختلف مورد انتقاد قرار گرفته است. برخی آن را در ادامه رفتارهای پوپولیستی جریان اصولگرایی و شبیه اقدامات احمدینژاد قلمداد کردهاند و برخی دیگر معتقدند که اصلا معرفی وزیر و مدیر کار مردم نیست».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«مشابه این نقد به ماجرای نظرخواهی از منتقدان و سیاسیون چپ و راست هم شده است. برخی با نگاهی ناباورانه این رفتارها را بیشتر یک ژست سیاسی یا نمایش قلمداد میکنند تا اقدامی واقعی در راستای شکلدهی به یک دولت فراجناحی».
فعالین و رسانه های اصلاح طلب پیوسته جریان مقابل را به رفتارهای پوپولیستی و مردم فریب متهم می کنند. این در حالی است که بخش اعظم جریان اصلاح طلب و به خصوص افراطیون اصلاح طلب مهارت ویژه ای در اجرای رفتارهای پوپولیستی دارد.
به این ادعاها توجه کنید:«اگر رئیسی بیاید، در پیاده روها میان مردان و زنان دیوار می کشد»، «اگر رئیسی یا قالیباف به ریاست جمهوری برسند، دلار ۵ هزارتومان می شود»، «اگر برجام امضا شود، دلار هزارتومان می شود»، «تهران را به شهری امن و آرام برای زنان تبدیل می کنیم»، «در ۱۰۰ روز اول دولت تحول عظیم اقتصادی ایجاد می کنیم» و...
افراطیون اصلاح طلب، عموم مردم را شهروندان درجه ۲ و خود و هم قبیله های خود را شهروندان درجه یک قلمداد می کنند. برای همین یک روز با توهین به شعور مردم وعده دلار هزار تومانی در پسابرجام را مطرح می کنند و روز دیگر مردم را از دلار پنج هزارتومانی در دولت احتمالی آقایان رئیسی و قالیباف می ترسانند.